Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-27@11:04:54 GMT

طلسم شکن «مجنون» را می شناسید؟ + فیلم

تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۳۴۵۸۶

طلسم شکن «مجنون» را می شناسید؟ + فیلم

‍‍‍‍‍‍

دشمن از هوا و زمین و با انواع جنگ‌افزارها و هواپیماها و پرتاب یک‌میلیون و دویست هزار گلوله توپ در جزیره مجنون ریخت، اما زمانی هم که محسن رضایی پیام امام خمینی مبنی بر حفظ جزیره مجنون را از پشت بی سیم به او داد تا پای جان در منطقه ماند و جزیره را حفظ کرد. از این فرمانده طلسم شکن اجرای عملیات در روز یاد می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش ایسنا، «مجنون» پیش از آنکه عنوان یکی از آثار نمایشی چهل و دومین جشنواره فیلم فجر باشد، نام منطقه‌ای در جنوب کشورمان است که در دوران هشت سال دفاع مقدس عملیات و شهدای بسیاری به خود دیده است.   در حقیقت مجنون در جنوب عراق و در استان بصره قرار گرفته است. دو رود دجله و فرات در نزدیکی این منطقه به هم می‌پیوندند و سرچشمه اروندرود را پدید می‌آورند.

جزایر مجنون از دو قسمت شمالی و جنوبی تشکیل شده که در مجموع ۲۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد. در سال ۱۹۷۵، میدان نفتی مجنون در این منطقه کشف شد و این منطقه، از آن رو مجنون (دیوانه) نامیده شده است که به گونه‌ای دیوانه‌وار حجم عظیمی از منابع نفتی را در یک منطقه محدود جغرافیایی جای داده است.

سجاد بابایی در نقش شهید مهدی زین‌الدین در فیلم مجنون

عراق پنج سال پیش از جنگ تحمیلی به‌ دلیل وجود ذخایر فراوان نفت، اقدام به خشک کردن این منطقه و ایجاد تأسیسات نفتی کرد که با آغاز جنگ این پروژه‌ها متوقف شد. جزایر مجنون در جریان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۲ این منطقه در پی عملیات «خیبر» به دست نیروهای ایرانی افتاد و ایران بر اتوبان العماره مسلط شد.

سردار حسین علایی بنیانگذار نیروی دریایی سپاه در کتاب تاریخ شفاهی خود پیرامون دلیل انختاب منطقه عملیاتی خیبر روایت می‌کند:« دشمن تصور اجرای عملیات در آن منطقه را نداشت و منطقه مهم دیگری در جبهه که بتوان در آنجا ارتش عراق را غافلگیر کرد و با توان موجود، عملیات بزرگ موفق انجام داد وجود نداشتو. پیشروی به سوی جاده العماره - بصره و نفوذ به عمق مواضع دشمن هم از اهداف انتخاب هورالعظیم به عنوان منطقه جدید عملیاتی بود.

محسن رضایی، فرمانده وقت کل سپاه، از پشت بی‌سیم به مهدی گفت:« امام فرمودند جزایر مجنون حفظ شود.» بنابراین او باوجود سختی‌ها و مشکلات بسیار، از این فرمان اطاعت کرد.

«خیبر» چند تفاوت با عملیات‌های قبلی داشت؛ از جمله اینکه به دلیل اختلاف نظر سپاه و ارتش در مورد منطقه عملیات و چگونگی، جنگیدن با تدبیر امام خمینی (ره) آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان فرمانده جنگ انتخاب شد. دوم اینکه قبل از عملیات خیبر، قرار بر این شد که ارتش و سپاه مناطق جداگانه‌ای را انتخاب و برای آن طرح عملیاتی تهیه کنند. ضمن آنکه ارتش از نیروهای سپاه استفاده کند و سپاه هم از توانمندی‌های ارتش در عملیات بهره بگیرد.

 نیروهای سپاه توانستند جزایر مجنون شمالی و جنوبی را تصرف کنند و به کنار رودخانه دجله برسند. در ادامه عملیات نیرویی که قرار بود از سمت طلائیه به سمت نشوه برود و با چهار گردان دیگری که از جزیره مجنون جنوبی می آمدند الحاق کند، به سبب خطا در مورد زمان شروع عملیات به جبهه طلائیه نرسید و چهار گردانی که داخل جزایر مجنون به سمت هدف حرکت کرده بودند در محاصره عراقی‌ها قرار گرفتند و عده زیادی از آنها اسیر و مفقود شدند. در نهایت با پاتک‌های ارتش عراق و به کارگیری وسیع این رژیم از سلاح‌های شیمیایی همچنین تدارک نشدن نیروهایی که به کنار رودخانه دجله رسیده بودند، اهداف عملیات به حفظ دو جزیره مجنون شمالی و جنوبی محدود شد و عملیات بزرگ و سرنوشت ساز خیبر موفق نشد.»

بیشتر بخوانید:
کمین دارساوین و روایت‌هایی از سردار شهید مهدی زین‌الدین
منطقه جغرافیایی عملیات خیبر بر چه اساسی انتخاب شد؟
ماجرای حمله شیمیایی در عملیات خیبر چه بود؟
شهید زین‌الدین به روایت چند فرمانده
داستان یک عقب‌نشینی در مجنون

یکی از لشکرهای عمل کننده در عملیات خیبر که دشمن از هوا و زمین و با انواع جنگ‌افزارها و هواپیماها و پرتاب یک‌میلیون و دویست هزار گلوله توپ و خمپاره جزایر مجنون ر ا آماج حملات خویش قرار داده بودند، لشکر ۱۷ علی‌بن‌ابیطالب (ع)  بود که به فرماندهی شهید مهدی زین الدین نیروها مردانه و تا آخرین‌نفس جنگیدند. چرا که در این محسن رضایی، فرمانده وقت کل سپاه، از پشت بی‌سیم به مهدی گفت:« امام فرمودند جزایر مجنون حفظ شود.» بنابراین او باوجود سختی‌ها و مشکلات بسیار، از این فرمان اطاعت کرد. با همه توانش ایستادگی کرد و دشمن را به عقب راند.

روایت این ایستادگی را در فیلم زیر می‌توانید ببینید:

قبل از تصرف جزیره مجنون، عراقی‌ها در فاصله‌ای بین جزیره شمالی و جنوبی، فضایی به مساحت ۱۰۰ مترمربع خاک ریخته بودند و به محل «پارک موتوری» معروف بود. عراقی‌ها در این محل‌ها سنگر ساخته بودند؛  چادر زده بودند. تعداد زیادی هم مایلر کمپرسی‌های ۱۰ چرخ عراقی‌ها در جزیره بود که رزمندگان ما بعداً به غنمیت گرفتند. کمپرسی‌های ایران، اتاق نارنجی و قرمز داشت و قسمت بار آن سبزرنگ بود، اما کمپرسی‌های غنیمتی اتاق‌اش آبی آسمانی و قسمت بار سبزرنگ بود. برای همین تردد نیروهای ایرانی در این جزیره عمدتاً با آن کمپرسی‌ها انجام می‌شد. چون فاصله ۱۳ کیلومتری آب هورالعظیم اجازه نمی‌داد به اندازه مورد نیاز خودرو به جزایر منتقل شود.

نمایی از جزیره مجنون

دوستانی که در اطراف شهید زین‌الدین بودند،می‌گفتند: «معمولاً شهید زین‌الدین در ایام عملیات یا اصلاً نمی‌خوابید، یا اگر می‌خوابید در حالت نشسته در داخل ماشین و طول مسیر می‌خوابید.»

«حاج‌یدالله ایزدی»  درباره تصویری خاص از شهید زین الدین در عملیات خیبر روایت می‌کند: :من اصلاً عکاس نبودم و تخصصی هم در این زمینه نداشتم. اواخر اسفند سال ۶۲ یا اوایل سال ۶۳  بود. در عملیات خیبر، دوستان ما دوربین عکاسی از بعثی‌ها غنیمت گرفته بودند که داخلش فیلم ۲۴ تایی بود. عراقی‌ها از این حلقه فیلم  ۱۳ تا عکس گرفته بودند و ۱۱ تا مانده بود، که به دست ما رسید.

شهید زین‌الدین در جزیره مجنون، عکاس:«حاج‌یدالله ایزدی» - دوربین غنیمتی عراقی‌ها

در یکی از پارک موتوری‌های جزیره مجنون بودیم که دیدم شهید «مهدی زین‌الدین» به همراه چند تن از فرماندهان قرارگاه در جیپ نشسته‌اند و صحبت می‌کنند. من هم دوربین غنیمتی دستم بود و این عکس را گرفتم. این عکس اولین و تنها عکسی بود که از آقامهدی گرفتم. موقعی که عکس‌ها را چاپ کردیم، عکس‌ عراقی‌ها را به اطلاعات تحویل دادم و این عکس را خودم نگه داشتم. من این عکس را تا سال ۷۶ به کسی نداده بودم. سال ۷۶ دیداری با خانواده شهید زین‌الدین داشتیم که من نشان‌شان دادم و بعد این عکس در یک کتابی چاپ شد و اصل عکس را به من پس ندادند.»

خودرویی که شهید زین‌الدین در آن به شهادت رسید، گلوله و ترکش‌هایی که به آن اصابت کرده مشهود است

با اوج‌گیری مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی و شکل‌گیری انقلاب، شهید زین‌الدین به همراه خانواده خود در آبان ماه ۵۷ به قم آمد. پس از مدتی به عضویت سپاه در آمد و مسئول واحد اطلاعات سپاه قم شد. سپس به‌عنوان مسئول اطلاعات و عملیات دزفول به ایفای نقش پرداخت و بعدازآن مسئول اطلاعات عملیات محورهای سوسنگرد شد. او در اوج جوانی و باوجود تجربه کم در عرصه مدیریت و جنگ، با درخشش در عملیات‌های مختلف همچون؛ محرم، والفجر مقدماتی، والفجر ۳، والفجر ۴ و به‌ویژه خیبر، تبدیل به یکی از شاخص‌ترین فرماندهان سال‌های ابتدایی جنگ شد.

مهدی زین‌الدین عصر روز ۲۷ آبان‌ماه سال ۱۳۶۳، به همراه تنها برادرش، مجید زین‌الدین (مسؤول اطلاعات، عملیات تیپ ۲ لشکر) پس از شناسایی منطقه عملیاتی و شرکت در جلسه قرارگاه، عازم سردشت در جنوب استان آذربایجان‌غربی می‌شدند که در کمین عناصر ضدانقلاب گرفتار شدند و هر دو به شهادت رسیدند. یادمان شهید زین‌الدین در جاده سردشت - بانه و در منطقه‌ای معروف به «دارساوین» است.

بخشی از سخنان شهید زین‌الدین را در فیلم زیر می‌توانید ببینید:

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: جشنواره های فجر 1402 خبر فوری سینما جشنواره فیلم فجر دفاع مقدس جنگ تحمیلی شهدا جزیره مجنون عملیات خیبر سلاح شیمیایی محسن رضایی جشنواره های فجر 1402 جشنواره فیلم فجر 1402 جشنواره تئاتر فجر 1402 دفاع مقدس شهید زین الدین عملیات خیبر مهدی زین الدین شمالی و جنوبی جزایر مجنون جزیره مجنون کمپرسی ها عراقی ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۳۴۵۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مجنون گیلانی که ده‌ها سال آواره‌ی دریا بود/ عشق لیلا با «کاجامه‌ خوس» چه کرد؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، عبدالله یک جوان عادی گیلک بود که در سال ۱۳۲۸ لیلا همسر عزیزش را در از دست داد. از آن پس اما او دیگر عادی نبود و هرگز هم آن آدم سابق نشد. به قایقی کوچک نشست، سر به دریا گذاشت، و در اتاقک محقر روی قایقش به زندگی ادامه داد. با ادامه پیدا کردن این وضعیت کم‌کم در میان محلی‌ها به «کاجامه خوس» معروف شد یعنی فردی که در کجامه [اتاقک کوچکی که در قایقش ساخته بود] می‌خوابد و شد قهرمان بسیاری از شعرهای گیلکی عاشقانه. در اردیبهشت ۱۳۵۳ گروهی از صیادان محلی کاجامه خوس را پس از مدت‌ها بی‌خبری در قایق فرسوده‌اش دیدند. این ماجرا این‌قدر عجیب بود که بلافاصله گزارشش در روزنامه‌ی اطلاعات (۲ اردیبهشت ۵۳) به این شرح منتشر شد:

«کاجامه‌ خوس» پیر افسانه‌ای گیلان که زندگی حیرت‌انگیز او در اشعار محلی گیلک و فولکلور این قسمت از کشور ما اثر فراوان داشته زنده است!

دیروز [چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۵۳] جمعی از صیادان محلی، پس از سال‌ها بی‌خبری از این مرد افسانه‌ای، بار دیگر او را در قایق کهنه و فرسوده‌اش که از ۲۵ سال پیش تنها خانه‌ی اوست، یافتند.

خبر زنده بودن «کاجامه ‌خوس» به‌سرعت در گیلان دهان به دهان گشت و یک بار دیگر جمعی از شعرا و محققین فولکلور گیلان به سراغ او رفتند تا مردی را که یک ربع قرن، به امید دیدار «لیلا» همسر از دست‌رفته‌اش، در دریا سرگردان است، از نزدیک ببینید.

پیر کاجامه‌ خوس در سراسر جهان تنها کسی است که چنین زندگی حیرت‌آوری دارد: او ۲۵ سال تمام است ک در اتاقکی در گوشه‌ی قایق فرسوده خود، یکه و تنها در دریا زندگی می‌کند. در تمام این مدت یک بار پایش را به میان مردم نگذاشته، نه نام خود را به یاد می‌آورد و نه از گذشت روزگار خبری دارد.

آن‌ها که از گذشته «کاجامه‌ خوس» خبر دارند می‌گویند:

سرنوشت او این است که یکه و تنها در دریا بمیرد و قصه‌ای به قصه‌های شورانگیز دل‌دادگی زمان ما افزوده شود.

او ۲۵ سال پیش لیلا (همسر زیبایش) را در دریا از دست داد و با مرگ همسرش زادگاه خود خشکبیجار را ترک گفت... دو اسلحه‌ی روسی به مبلغ هفت قران از دو ملوان روسی که آن روزگار در کشتی‌های تجارتی کار می‌کردند خرید و با قایق ماهی‌گیری خود، زندگی در دریا و مرداب‌های دوردست و خالی از سکنه را آغاز کرد...

حالا پس از سال‌ها او در ساحل مرداب نیلی‌رنگ بندر پهلوی جایی که جز صدای مرغان وحشی و نجوای باد در دل برگ‌های درختان صدایی نیست، اقامت گزیده است...

خبرنگاران ما در رشت و بندر پهلوی که دیروز [چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۵۳] ساعتی را با «کاجامه خوس» گذرانده‌اند، می‌نویسند: با گذشت هر بهار یک خط به بدنه‌ی قایق خود و یک خط به درخت قطوری که با آن الفتی دیرینه دارد، می‌کشد تا به حال ۲۵ خط به نشانه‌ی ۲۵ سال سرگردانی در دریا به تنه‌ی درخت و قایق او کشیده شده است... خوراک او ماهی و مرغان دریایی است... شب‌های جمعه، چند فانوس در اتاقک داخل قایق خود برمی‌افروزد و چشم به راه لیلا می‌ماند. تا سپیده‌دم در خیال، با همسر از دست‌رفته‌اش گفت‌وگوها دارد...

مردم می‌گویند: نام اصلی کاجامه خوس عبدالله است... و ده‌ها شعر محلی و ترانه‌های فولکلوریک و بومی که با زندگی گیلانی‌ها عجین شده، یادآور خاطرات اوست.

ترجمه‌ی یکی از این اشعار چنین است:

عبدو، بیا که دیگر کلبه‌ی تو سوخت...

و تنها پاروهای نیم‌سوخته‌ات به جا مانده...

بیا عبدو، ای پیر دریا که قایق خانه‌ی توست

بیا که فانوس است هم خاموش است

مبادا... که اسیر توفان شده باشی

باد می‌وزد...

موج‌ها را می‌لرزاند...

و عبدو سرگردان در دریاست...

۲۵۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899058

دیگر خبرها

  • عملیات دیسپاچینگ جزیره قشم را حذف کنید
  • ضرر ۴۰ میلیاردی صنایع قشم به دلیل قطعی برق
  • نگاهی به کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان»/ شما خدا را می‌شناسید؟
  • علی‌اکبر قربان شیرودی را می‌شناسید؟
  • درخواست دیه اولیای دم از قاتل مجنون
  • علاقه عجیب شهید زین‌الدین به یک شهید
  • ماجرای طعم شیرین آخرین دعای کمیل شهید زین الدین
  • مجنون گیلانی که ده‌ها سال آواره‌ی دریا بود/ عشق لیلا با «کاجامه‌ خوس» چه کرد؟
  • تأمین آب آشامیدنی قشم با یارانه میلیاری/ صرفه‌جویی کنید
  • اشتغال ۶۳۰۰ نیروی کار در شهرک‌های صنعتی قشم